نگاهی به ادبیات جنگ هشت ساله، از اولین آثار تا امروز
۳۵ سال از شلیک اولین گلوله عراقی که جنگ هشت ساله ایران و عراق را شروع کرد، میگذرد. گلولهای که با وجود همه ویرانی ها و از دست رفتن
سرمایه های انسانی و سرزمینی آغازگر سبکی نو در ادبیات و هنر ایران هم شد. در این سالها کتابهای بسیاری در حوزه ادبیات جنگ نوشته شده است که آنها را با عنوانهایی کلی مانند ادبیات جنگ، ضدجنگ، پایداری، دفاع مقدس و مقاومت معرفی میکنند. شاید نخستین کتابهایی که در این حوزه نوشته شد، در این سالها رو به فراموشی رفته باشند اما تاثیر آنها، نویسندگان و هنرمندانی که آنها را خلق کردند، مسیری را گشود که امروز به یکی از اصلیترین حوزههای ادبیات و هنر تبدیل شده است.
شاید جالب باشد بدانید اولین کتابهای شعری که با موضوع جنگ و با این محتوا نوشته شدهاند از شاعران معروف معاصر است؛ «لالههای خونین» اثر ژولیده نیشابوری فقط چند ماه پس از آغاز جنگ منتشر شد. سیمین بهبهانی هم هنگامی که «خطی ز سرعت و از آتش» را به چاپ میرساند به جنگ هم پرداخت. «قیام نور» مجموعه اشعار نصرالله مردانی و «در سوک سپیداران» با شعرهای اکبر اکسیر هم از نخستینهای این
حوزهاند.
اگر چه شعر همواره نقشی تهییجکننده دارد با این حال نخستین کتاب خاطره که با موضوع جنگ نوشته شد، جلد پنجم از مجموعه «سوره، داستان» با عنوان «ساعت شش، کنار دریاچه مریوان» است که خاطرات روزنوشت پروین نوبخت (نام مستعار) را در بردارد و مرداد ماه سال ۱۳۶۰ به چاپ رسید، اما این کتاب هرگز چاپ دوم را به خود ندید و از کتابهای نایاب حوزه جنگ محسوب میشود. با این حال یادداشتها و خاطرهنویسیهای بسیاری پس از جنگ به چاپ رسید. آثاری که رهبر معظم انقلاب نیز بر برخی از آنها تقریظ کردهاند. «دا»، «من زندهام»، «لشکر خوبان» و «پایی که جا ماند» از این دستهاند. اما اگر بخواهیم از نخستین داستانها با موضوع جنگ نام ببریم، میتوان به کتاب «آخرین نگاه از پل خرمشهر» نوشته ناصر موذن اشاره کرد.
اگر بخواهیم نگاه کلیتری به آثار منتشر شده و آسیبشناسی آثار منتشر شده در این حوزه داشته باشیم، باید بگوییم که اگر چه این حوزه در سالهای اخیر، کتابهای بسیاری در زمینههای مختلف و مرتبط با موضوع جنگ به خود دیده است، اما از سوی عموم کمتر مورد استقبال قرار میگیرد و شاید دلیل عمده آن فاصله گرفتن مردم از فضایی است که اگر درست به آن پرداخته شود میتواند روح زخمدیده آنها را اندکی بهبود ببخشد. اتفاقی که به گفته محسن حسام مظاهری، به دلیل غلبه رویکردهای عرفانی، قدسی و ادبی به واقعه جنگ که ذاتا یک مقوله خشن و انسانی است، به مانعی بزرگ بر سر راه نویسندگان و پژوهشگران تبدیل شده است. او میگوید: ادبیات دفاع مقدس در معنای خاص که ابزارش تخیل است، امری نکوهیده نیست اما در معنای عام به نظر میرسد اغلب آثار ادبی که با موضوع جنگ تولید میشوند دچار تخیل شدهاند. اگر چه طبیعی است که پس از شروع هر جنگ، ادبیاتی برای بیان آن شکل خواهد گرفت که پس از آن هم امتداد مییابد اما توجه به فضای ادبیات جنگ مسالهای مهم محسوب میشود.
مسعود کوثری، پژوهشگر حوزه علوم ارتباطات اجتماعی در اینباره میگوید: رشد یک پدیده ادبی با رشد نقد در آن حوزه ارتباط مستقیمی دارد. به نظر میرسد اگر سیاستهای فعلی در این حوزه تغییر نکند، ما همچنان درگیر نگاه عاطفی در این حوزه خواهیم ماند و پژوهش هم در این حوزه روزبهروز عقبتر میافتد. اگر بازنگری در این حوزه صورت نگیرد در سالهای آینده ممکن است از این موضوع لطمه ببینیم. در واقع ادبیات جنگ تبدیل به مسالهای شود که ندانیم با آن چه کنیم. بنابراین نقد در حوزه ادبیات جنگ یا دفاع مقدس از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. او ادامه میدهد: رفت و آمد میان منتقد و نویسنده، باعث صیقل خوردن اثر و آموزش میشود. چنین اتفاقی در حوزه ادبیات در حال اتفاق افتادن است اما در ادبیات دفاع مقدس اگر جنبه نقد کاهش پیدا کند با ادبیاتی در چند سال آینده روبهرو خواهیم شد که خودمان باید از آن برائت بجوییم، یعنی بگوییم حالا منظورمان این نیست. به گفته کوثری، نقد در این حوزه به این معنا نیست که آن را نابود کنیم بلکه باید ان را به عنوان یک میراث حفظ کنیم و نقد ما نباید نافی اصل باشد.
این پژوهشگر با اشاره به آثار حوزه جنگ در دیگر کشورها، بیان میکند: واقعیت این است که در عرصه ادبیات، از «جنگ و صلح» تولستوی تا «سفر به انتهای شب» و «دسته دلقکها»ی سلین را که بخوانید، اصلا تعابیر بسیار متفاوت و تکاندهندهای دارند و تصور خواننده را درباره جنگ زیر و رو میکنند. در واقع از دوران گذشته، ملتها اولا دوست دارند آنچه انجام میدهند، درست و مقدس بدانند و دفاع از خاک، آب و سرزمین برایشان مقدس است، بنابراین بدیهیترین و پایهایترین لایه مساله جنگ این است که ما چنین کاری کردیم و مثل تمام ملتها حق داریم کار خود را مقدس بنامیم. از سوی دیگر شیب تولید آثار ادبی جنگ، متاثر از فضای گفتمانی هم به سمت خوانشهای بهروز و منتقدانه است که چنین اتفاقهایی تدریجی رخ میدهد. به نظر میرسد ۲۸ سال پس از پایان جنگی هشت ساله، به دلیل اینکه عمر نسل اول حاضران در جنگ رو به پایان است این بخش از ادبیات بیشتر به شکل ادبیات مقاومت بروز میکند. اما از سوی دیگر به دلیل حضور مستشاری ایران در عراق و سوریه و شهادت مدافعان حرم، باید منتظر باشیم که ادبیات مقاومت در ایران در آیندهای نزدیک به روایت داستانها، خاطرات و زندگی این شهدا بپردازد. با این حال، همزمان با این موضوع باید توجه ویژهای به مساله نقد ادبیات جنگ، دفاع مقدس، پایداری یا مقاومت داشته باشیم تا آینده این حوزه از ادبیات، کممایه نباشد.