حمله موشکی به پاکستان: اولین گلوله رسمی برای باز شدن دروازه ایران
۰۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۱ ژانویه ۲۰۲۴جمهوری اسلامی پس از حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر از تمامی نیروهای نیابتی خود در منطقه در برابر اسرئیل استفاده میکند، اما حمله اخیر موشکی به عراق و پاکستان فرای انتظار وضعیت خاورمیانه بود. واکنش شدید عراق به حمله موشکی به کردستان این کشور و پاسخ موشکی پاکستان فضای غبارآلود سیاست ایران را از پیش تیرهتر کرده است.
حمله موشکی ایران به پاکستان با پاسخ متقابل تعجب همه را برانگیخت؛ جمهوری اسلامی در روزهای اخیر به اقلیم کردستان عراق و بلوچستان پاکستان موشک پرانده که با اعتراض شدید جامعه جهانی روبهرو شد.
حکومت ایران در شرایط سختی تلاش میکند تا روند رویدادهایی که پس از هفتم اکتبر در خاورمیانه علیه جمهوری اسلامی در حال رخ دادن است به تعویق بیندازد، اما این بهمن در حال سقوط است و ایران از هر زمان دیگری به ورود به وضعیتی غیرقابل برگشت نزدیک شده است.
۳۵ سال پس از آخرین گلولهای که در پایان جنگ ایران و عراق رد و بدل شد، حالا موشکهایی از پاکستان به داخل خاک ایران شلیک شدهاند، اولین تهاجم نظامی رسمی بعد از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل. اما آغازکننده این درگیری رسمی جمهوری اسلامی بوده و بهانهاش را مبارزه با گروههای تروریستی پناهگرفته در خاک پاکستان اعلام کرده است.
این نخستینباری نیست که جمهوری اسلامی دست به شلیک موشک به کشورهای همسایه میزند و همین چند روز پیش نیز موشکهایی بهسمت کردستان عراق شلیک کرده بود؛ واکنش عراق اما دیپلماتیک بود و واکنش پاکستان حمله موشکی متقابل.
امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در برابر اعتراض پاکستان به موشکپرانی جمهوری اسلامی به این کشور و عراق، گفته بود که «هیچ یک از اتباع کشور همسایه، دوست و برادر ما پاکستان مورد هدف پهپاد و موشکهای ایران نبودند. روی پاسخ ما به تروریستهای ایرانی در پاکستان است. ما به حاکمیت و تمامیت ارضی پاکستان و عراق احترام میگذاریم اما اجازه نمیدهیم که امنیت ملی کشورمان را به بازی بگیرند و هیچ تعارفی در تامین امنیت ملی کشورمان با طرفهای تروریستی در داخل پاکستان و جریانات اسرائیلی در اقلیم کردستان عراق نداریم». او افزوده است که «اقدامی که ما انجام دادیم، در راستای کمک به امنیت ایران، پاکستان، عراق و منطقه است. ما امنیت عراق و پاکستان را امنیت جمهوری اسلامی ایران میدانیم».
اما مهمترین سوالی که مطرح میشود این است که چرا جمهوری اسلامی در این شرایط جنگی منطقه خاورمیانه، دست به چنین رفتارهای بحرانآفرینی میزند؛ جواب این سوال را میتوان در تغییر معادلات خاورمیانه پس از ۷ اکتبر دنبال کرد.
کامران متین، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ساسکس در اینباره میگوید که «نظم ژئوپلتیک منطقه پس از حمله حماس به اسرائیل و جنگی که در غزه در جریان است، باعث شده تا بازیگران منطقهای نگران وضعیت خود در نقشه آینده خاورمیانه باشند».
متین در ادامه میافزاید «قدرتهای عمده خاورمیانه سعی میکنند جای پای خودشان را در نظم جدید پیدا کنند و در تلاطم موجود، حوزه نفوذ خود را گسترش دهند و در مقابلِ بازیگرانی که از طرف آنها احساس خطر میکنند بهنوعی بازدارندگی ایجاد کنند. بهطور مثال ایران که آمریکا و اسرائیل را دشمن خود میداند یا کشورهای عربی که تمایل به ائتلاف با آمریکا در برابر حوثیها یا جمهوری اسلامی دارند.»
جمهوری اسلامی پس از حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر از تمامی نیروهای نیابتی خود در منطقه در برابر اسرئیل استفاده میکند، اما حمله اخیر موشکی به عراق و پاکستان فرای انتظار وضعیت خاورمیانه بود. واکنش شدید عراق به حمله موشکی به کردستان این کشور و پاسخ موشکی پاکستان فضای غبارآلود سیاست ایران را از پیش تیرهتر کرده است.
آگهی
بروز تنش میان ایران و پاکستان
در برابر این سوال که چرا جمهوری اسلامی با وجود روابط گسترده سیاسی و اقتصادی با پاکستان دست به چنین کاری زده است، گمانهزنیهایی را مطرح میکند؛ بهخصوص گروهی از کاربران در شبکههای اجتماعی که منتسب به جمهوری اسلامی هستند، تلاش کردند با مطرح کردن این فرضیه که این حمله بهصورت هماهنگ انجام شده، صورت مساله را تغییر دهند. میتوان حمله موشکی به پاکستان را به انفجارهای کرمان در سالروز کشتهشدن قاسم سلیمانی و حمله به نیروهای نظامی در شهرستان راسک منتسب دانست.
دولت پاکستان اما چارهای جز واکنش نشان دادن نداشت چرا که کشوری است تحت سیطره نظامیان و در حال حاضر نیز با دولت موقت اداره میشود.
کامران متین، با اشاره به انتخابات ماه آینده در پاکستان توضیح میدهد که «با توجه به سابقه دیرینه تنش بین هند و پاکستان که سه جنگ هم داشتند، در دهههای اخیر شاهد جو ناسیونالیستی و میلیتاریستی در این کشور هستیم، همین فشار داخلی باعث شده تا ارتش پاکستان چارهای جز پاسخ موشکی به حمله به خاکش را نداشته باشد»، در واقع این مساله امری حیثی برای کشوری است که براساس گزارش اکونومیک تایمز نهمین ارتش قدرتمند دنیا را دارد.
اما پاسخ پاکستان برای جمهوری اسلامی غیرمنتظره بود؛ در واقع کسی انتظار نداشت که پاکستان متقابلا موشکی بهسمت ایران پرتاب کند و بسیاری آن را مرتبط با منطقههایی در دو طرف مرز دانستهاند که برای دو دولت مشکل ایجاد کرده است، منطقه بلوچستان.
جمهوری اسلامی و پاکستان در دو طرف مرز درگیر اعتراضات بلوچها هستند، از اعتراضهای بلوچها در جنبش ژینا و جمعههای اعتراضی که هنوز هم در جریان است تا جنبش ملی بلوچ در پاکستان که این روزها علیه «ناپدیدسازی قهری و کشتارهای فراقضایی» به دست نهادهای امنیتی پاکستان در حال اعتراض هستند.
کامران متین معتقد است که «شاید جمهوری اسلامی محاسبه کرده که با توجه به اینکه منطقه بلوچستان برای پاکستان مشکلساز است، اگر آنجا را بزند به مذاق پاکستان خوش خواهد آمد و از سوی دیگر، توانسته همزمان قدرتنمایی هم انجام دهند؛ از سوی دیگر، پاکستان هم منطقهای را مورد اصابت موشک قرار داده که برای جمهوری اسلامی یک منطقه دردسرساز و امنیتی است و در عین حال هر دو طرف میتوانند با استفاده از این مساله دو منطقه را بیش از پیش میلیتاریزه کنند و در این فضای به لحاظ سیاسی رعب و وحشت، مردم را بیشتر سرکوب کنند؛ بهخصوص که مردم بلوچ در تداوم جنبش ژینا نقش بسیار مهمی ایفا کردهاند.»
همین امر مورد دیگری است که به این گمانهزنیها درباره هماهنگی دو طرف قوت میدهد. با اینحال، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ساسکس اعتقاد دارد که فقط میتوان گمانهزنی کرد و «براساس اطلاعیههایی که دو طرف داده و عبارات یکسانی را به کار بردهاند، هر دو اصرار دارند که حملهها متوجه نیروهای تروریستی بوده و نه اتباع یا نیروهای امنیتی کشور مقابل به این گمانه دامن میزند. اما تا جایی که به پاکستان برمیگردد با توجه به وضعیت سیاسی پاکستان، این کشور نمیتوانست چنین حملهای را بیپاسخ بگذارد.»
متین میافزاید:
تصادفی نیست که جمهوری اسلامی کردهای عراق و بلوچها را هدف قرار داده چرا که این دو منطقه بیشترین ظهور را در انقلاب زن، زندگی، آزادی داشتند و بهویژه بلوچها که هنوز پس از سرکوب مناطق دیگر به اعتراض ادامه میدهد.
اتفاق بزرگ در انتظار ایران
با افزایش تنش میان پاکستان و ایران، جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا گفته است که «حملات متقابل میان ایران و پاکستان نشان میدهد تهران مورد قبول هیچکس در منطقه نیست»؛ و از سوی دیگر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل اعلام کرده که «جمهوری اسلامی سر اختاپوس است؛ و چه کسی میگوید ما به ایران حمله نمیکنیم؟ ما داریم مستقیماً به ایران حمله میکنیم». این در حالی است که اسرائیل مدتی است حملات نقطهای در سراسر هلال شیعی علیه دشمنان خود، سران حماس، حزبالله و سپاه قدس انجام میدهد و در این میان فرماندهانی از این گروههای شبهنظامی را کشته است.
این اظهارات، همچنین درخواستهای بینالمللی از حکومت ایران برای کنترل حمله حوثیها به کشتیها در منطقه، بیانکننده وضعیتی است که در آن جامعه بینالملل در حال آماده کردن اذهان عمومی برای اتفاقی بزرگتر در خاورمیانه و درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی است.
کامران متین اعتقاد دارد «با وضعیتی که اسرائیل پیش گرفته و رد تمامی درخواستها برای آتشبس یا تشکیل کشور فلسطین، حذف حماس بهصورت کامل تنها قصد مشخص اسرائیل بهشمار میآید. اما با تداوم حملات حوثیها، اسرائیل اگر مستقیم به ایران حمله نکند، حمله به حزبالله را در برنامه خواهد داشت.
به گفته متین از این لحاظ عجیب نیست که جمهوری اسلامی بخواهد این فضای میلیتاریستی را ایجاد کند و به دو منطقه کردستان و بلوچستان حمله کند که مهمترین خطر را از جانب آنها احساس میکند. در واقع، جمهوری اسلامی سعی میکند با این حملهها، حالت پیشگیرانهای را مدنظر بگیرد که در حال وقوع است و خودش را زودتر برای چنین وضعیتی آماده کند.»