کشتی‌هایی که ۲۱ سال است دارند می‌آیند!

از کارون تا اروند؛ وقتی آلودگی بی‌داد می‌کند

مجتبی گهستونی، فعال محیط زیست و میراث فرهنگی می‌گوید: «به خاطر دارم، سال‌های ۱۳۷۲ یا ۷۳ که تازه خبرنگار شده بودم، از طرف جهاد سازندگی خوزستان و مدیرکل آن، محمدرضا اسکندری که بعدها در دولت احمدی‌نژاد، وزیر جهاد سازندگی شد، ما را به خرمشهر و آبادان بردند تا از لایروبی بهمنشیر و اروند، گزارش تهیه کنیم. در آن دوران، دو کشتی لایروب از هلند خریداری شده بود و قرار بود تا خبرنگاران از وضعیت لایروبی رودخانه‌ها مطلع شده و درباره آن بنویسند. گفته می‌شد که این کشتی‌ها به زودی به اهواز می‌رسند و کل رودخانه لایروبی خواهد شد.

چند روز پیش یکی از آن کشتی‌های لایروب هلندی را در اروند دیدم که متاسفانه نشان می‌داد با گذشت بیش از یک دهه از این جریان،‌ تنها بهمنشیر لایروبی شده و کارون و اروند همچنان چشم‌انتظار دیدن لایروب‌ها در خود هستند. چنین وضعی ناشی از بی‌تفاوتی نسبت به این مساله جدی در استان خوزستان است.»

گزارش‌ها اما خبر از تخلیه فاضلاب‌های شهری و صنعتی و آب‌های سطحی آلوده به اروندرود می‌دهند. تخلیه آب‌هایی که حاصل از بارندگی‌های شدید و جمع شدن آب‌های سطحی در مجتمع پتروشیمی‌ آبادان و پمپاژ آنها به اروند است.


داستان اروندرود اما قصه‌ی درازی است. در سال‌های پیش از انقلاب به دلیل حضور شرکت‌های نفتی انگلیسی، لایروبی رودخانه‌ها و اهمیت این امر از اولویت‌های منطقه به‌شمار می‌رفت، چرا که علاوه بر حضور کشتی‌ها و تسهیل حرکت آنها،‌ استفاده از گل‌ولای و خاک ارزشمند و غنی حاصل از لایروبی در امر کشاورزی، جایگاه بالایی داشت.

کارون در ادامه مسیر خود به دو شاخه بهمنشیر و اروندرود تقسیم می‌شود. در ادامه نیز اروند از افزوده شدن دجله و فرات پرآب‌تر می‌شود. اما مساله اساسی اروند پس از دزفول شروع می‌شود، از پیوستن دز و کارون که رودخانه پرآب و قابل کشتیرانی است و محلی‌ها به آن «کریت» می‌گویند، آخرین نقطه‌ای که تا پیش از انقلاب کشتی‌ها می‌توانستند رفت‌وآمد کنند. کشتی‌ها از آبادان تا کریت می‌توانستند تردد کنند اما لایروبی نکردن باعث شد تا این مسیر تا حدی بسته شود و دیگر راه برای عبور و مرور کشتی‌ها به سادگی میسر نبود.

به گفته عادل دریس، مدیرکل بندر و دریانوردی خرمشهر، «تا پیش از سال ۱۳۵۶ تردد کشتی های 80 هزار تنی در آبراه اروندرود امکان پذیر بود ولی اکنون تردد کشتی های ۱۰ هزار تنی به سختی امکان پذیر است.»

این مساله در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق، رنگ متفاوتی به خود می‌گیرد. اروندرود که خود یکی از دلایل واهی صدام برای حمله به ایران و آغاز جنگ به‌شمار می‌رفت، در دوران هشت ساله مانند بسیاری از سرزمین‌های جنوب و غرب کشور دستخوش دگرگونی‌های زیست محیطی شد.
دریس افزود: «در طول جنگ، صدها شناور غرق شده که آمار دقیقی از آن در دست نیست، موجب شده است که اولا عمق رودخانه و در نتیجه تناژ کشتی‌های این رودخانه کاهش یابد و دوم اینکه خطرات زیادی برای تردد کشتی‌ها در این رودخانه ایجاد شود.» از سوی دیگر استفاده از مین‌های آبی، موشک، خمپاره و بمب‌‌های عمل‌نکرده در اروند خطرات بسیاری را برای ساکنان و تردد کشتی‌ها دربر دارد. فرج‌الله خبیر، معاون سیاسی اجتماعی استانداری خوزستان نیز تیرماه امسال از پاکسازی آبراه بین‌المللی اروند از شناورهای غرق شده به‌جا مانده از هشت سال جنگ تحمیلی تا پایان امسال خبر داده بود و گفت: «راه بازگشت به روزهای پر رونق این رودخانه راهبردی هموارتر می‌شود. وی همچنین افزوده بود: پس از پایان پاکسازی اروند از غرق شده‌ها، طرح لایروبی این رودخانه را با رایزنی با مسئولان کشور عراق شروع می کنیم. پاکسازی و لایروبی اروندرود یکی از محورهای مهم دیدار رییس جمهوری کشورمان با نوری المالکی نخست وزیر عراق در آذر ۹۲ بود و دو کشور در پاکسازی هرچه سریع‌تر رودخانه اروند توافق کردند.»


جریان لایروبی اروندرود با کشورها و شرکت‌های مختلفی مطرح شد و بسیاری برای این کار وارد مذاکره شدند. از جمله یکی شرکت چینی که در ازای قیمتی پایین‌تر خواست تا گل‌ولای حاصل از لایروبی را به آن کشور انتقال دهد. در این میان دو لایروب هلندی نیز خریداری شد و ایران چند بار برای لایروبی بر سر میز مذاکره رفت که هیچ کدام به سرانجام نرسیدند.

بانک جهانی نیز به منظور لایروبی و حفاظت از محیط زیست کارون و احیای آن، وام سنگینی را در اختیار ایران قرار داد.
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، بحث ورود فاضلاب کارخانه‌ها به رودخانه کارون بار دیگر مطرح و تصمیم گرفته شد تا تمامی کارخانه‌هایی که فاضلاب‌شان به کارون ریخته می‌شود بایستی مسیر آن را تغییر دهند تا ورود فاضلاب به کارون نداشته باشیم و آن بخشی که قابل ورود به رودخانه است با تصفیه وارد شود. بعدتر آمارهایی از این برنامه ارائه شد که قابل اطمینان نیستند.

بعدها طرح بزرگی به نام طرح احیای شبکه گسترده فاضلاب در شهرهای خوزستان راه‌اندازی می‌شود که اواراق مشارکت آن نیز فروخته شد، با این حال وضعیت اجرایی آن مشخص نیست. علی نیازی، معاون عمرانی و برنامه‌ریزی فرماندار‌ آبادان نیز درباره این طرح اظهار کرده بود: «سیستم تصفیه فاضلاب شهر هنوز اجرا نشده و هم اکنون فاضلاب‌ آبادان به‌صورت تصفیه نشده وارد اروندرود می‌شود. البته تا زمان راه‌اندازی تصفیه‌خانه فاضلاب، همه صنایع موظف هستند که برای فاضلاب خود تصفیه‌خانه نصب کنند. اگرچه خروجی فاضلاب صنایعی مانند پالایشگاه و پتروشیمی گاهی از استانداردهای مجاز بالاتر است. با این حال پروژه تصفیه فاضلاب‌ آبادان قرار است به‌صورت فاینانس اجرا شود و اکنون در مرحله برگزاری مناقصه است که امیدواریم به‌زودی عملیاتی شود.»


حال اروند با مشکلانی چون لایرونی نشدن، ورود فاضلاب شهری و صنعتی به آن و ساخته شدن سدهای بسیار روبه‌روست.
یکی از فعالان رسانه‌ای اهوازی اعتقاد دارد که کارون به زودی برای همیشه می‌میرد. وی می‌گوید: «برای لایروبی اروندرود نیاز است که از بالادست رودخانه این اتفاق بیفتد، یعنی از کارون. سطح اروند با خلیج فارس یکسان است و ورود آب‌های شور به آن طبیعی است. نیاز است که ابتدا کارون که در بالادست اروند است لایروبی شود، چرا که لایروبی از پایین‌دست دوباره‌کاری محسوب می‌شود و گل‌ولای بار دیگر از بالادست به پایین‌دست آورده خواهد شد، اما این اتفاق رخ نمی‌دهد. اصولا لایروبی اروندرود باید از کارون شروع شود و لایروبی کارون نیز از بخش آخر دز که نامش کرونی است. در دزفول تفاوت خاصی در جریان و فشار آب و بستر روخانه وجود ندارد اما از آنجا و بعد از دزفول، جایی که به شاخه اصلی کارون می‌پیوندد، همه چیز به هم می‌ریزد.

ساخت سدهای بسیار باعث شده تا دبی و سطح آب رودخانه پایین بیاید و جریان کم آب منجر به شوری بالای رودخانه‌ها شده است. از سوی دیگر طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی چه پیش و چه پس از اهواز به وخامت اوضاع دامن زده است.

وی می‌افزاید: سد گتوند تیر خلاص به اروندرود بود. شوری آب اروند که در آن دوره حدود ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلی‌موس بود افزایش یافت و به ۱۲۰۰ رسید و در حال حاضر شوری آب کارون از شوری آب خلیج فارس نیز بیشتر شده است. آخرین سدی (گتوند) که زده شد، جریان آب به حدی پایین آمد که یکی از مسئولان با عصبانیت گفت اگر فاضلاب‌ها را قطع کنیم، چیزی از کارون باقی نمی‌ماند. علاوه‌بر آن وجود معدن گنبد نمکی در فاصله ۵ کیلومتری محل احداث سد گتوند علیا که بزرگترین پروژه عمرانی کشور به‌شمار می‌آمد، با صد‌ها میلیون تن ذخیره از چالش‌هایی بود که بسیاری درباره آن سخن گفتند اما کسی نشنید.

این فعال رسانه‌ای در ادامه با اشاره به نابودی بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی رودخانه‌های کارون و اروند در پی اقدامات عجیب اظهار کرد: گونه‌ای از کوسه‌های کوچک در کارون بود که طول آنها نهایتا به یک و نیم متر می‌رسید، اما در حال حاضر هیچ اثری از آنها نیست. چندین نوع ماهی و مارماهی دیگر نیز دیگر در کارون وجود ندارند.»


چنین اخطارهایی درباره وضعیت نابسامان و متاثرکننده کارون و اروندروز کم نبوده است؛ گهستونی که سال ۱۳۹۰ رتبه اول فعالان پنجمین همایش محیط زیست کشور را به دست آورده بود، در سخنرانی خود پس از قرار گرفتن جایگاه مخصوص، یک تراشه استوانه‌ای شکل از گمانه‌های ژئوتکنیک معدن نمک سد گتوند را همراه خود از اهواز به تهران برده بود و در حالی که آن را در دست گرفته بود، نسبت به خطر معدن نمک سدگتوند و شوری احتمالی آب کارون و تهدید سلامت این رودخانه، صحبت کرد.

این فعال محیط زیست گفت: «الان در خوزستان با پدیده سدسازی‌های مکرر مواجه‌ایم و این پدیده علاوه بر اینکه زیست بوم فرهنگی و اقلیم برخی مناطق را از بین برده، پیامدهای محیط زیستی زیادی برای ما داشته است. با آبگیری سدها خانوارهای بسیاری بی‌خانمان شدند و زیست گاههای عشایری غرق شدند. مطالعه ۳۰ سد در خوزستان و آغاز به ساخت بخشی از آنها تبعات زیست محیطی فراوانی را به دنبال خواهد داشت. یکی از پیامدهای محیط زیستی سدسازی مکرر بر رودخانه‌های خوزستان، شور شدن کارون است.

وی افزود: اخیرا شاهد طرح دغدغه کارشناسان مستقل بابت شور شدن کارون هستیم. من از همه فعالان محیط زیست کشور دعوت می‌کنم به خوزستان بیایند و از تاثیرات احتمالی هر یک از این پروژه‌ها بر محیط زیست بازدید کنند. من با خودم استوانه‌ای از گنبدهای نمکی سد گتوند را آورده‌ام که به شما نشان دهم. ما نگران شور شدن آب کارون هستیم. کارون که زمانی یک رودخانه قدرتمند و خروشان بود، امروز با مشکلات محیط زیستی فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند.»


وخامت اوضاع کارون و اروندرود مساله‌ای نیست که مسئولان و فعالان محیط زیستی از آن بی‌اطلاع باشند و در راس این هرم وارونه، آبادان از وضعیت بدتری رنج می‌برد. اروندرود، قرن‌هاست از میان این شهر عبور می‌کند و زندگی ساکنان این شهر وابستگی بسیاری به این رودخانه مرزی دارد. آلودگی آن، آن‌چنان غیرقابل انکار است که علاوه‌بر رنگ آب، بوی تعفن و ناخوشایند آن، هر آدمی را از مسیر حرکت خود دور می‌کند.

بخش عمده‌ای از این آلودگی‌ها، شامل زباله‌هایی که مردم در مسیر رودخانه می‌ریزند و تخلیه فاضلات‌های شهری است و بخشی از آن نیز حاصل بی‌توجهی لنج‌دارن و ریختن پسماندها و سوخت در آن است.

سیدمهدی موسوی آزاد، رییس اداره حفاظت از محیط زیست آّبادان، بیشتر آلودگی اروندرود را ناشی از تخلیه فاضلاب‌های شهری می‌داند و می‌گوید:‌ «آبادان سیستم تصفیه فاضلاب شهری ندارد. اگر سیستم تصفیه فاضلاب اجرا شده بود می‌توانستیم انتظار داشته باشیم که آب‌های سطحی از طریق این سیستم و بعد از تصفیه وارد رودخانه شوند. تاکنون چندین بار مساله فاضلاب شهری در مراجع قضایی طرح شده است. اگرچه اکثر صنایع اکنون به سیستم تصفیه فاضلاب مجهز شده‌اند، با این حال ورود این فاضلاب‌ها ایجاد آلودگی می‌کند و باعث تغییرمشخصات فیزیکی و شیمیایی آب می‌شود. خوشبختانه آب آشامیدنی مردم‌ آبادان از اروندرود تامین نمی‌شود اما معیشت بخشی از مردم بسته به این رودخانه است. از صیادی گرفته تا تجارت و کشاورزی. بنابراین بی‌توجهی به کنترل این آلودگی‌ها منجر به مرگ آبزیان و نابودی پوشش گیاهی حوزه این رودخانه می‌شود.»

به نظر می‌رسد تنها عزمی ملی می‌تواند بحران بی‌آبی کارون و لایروبی اروندرود را حل کند. در غیر این صورت، باید بر کارون نیز مانند زاینده‌رود، تالاب هامون، تالاب شادگان، دریاچه ارومیه، سیمینه‌رود، تالاب بختگان و دیگر قربانیان بی‌تدبیری و مدیریت نادرست آب در ایران فاتحه‌ای بخوانیم.

حقوق مادی و معنوی این سایت اندک بود، از خیرش گذشتم